- لک و لک کردن
- کند راه رفتن، کاری را به کندی انجام دادن
معنی لک و لک کردن - جستجوی لغت در جدول جو
- لک و لک کردن
- کاری را آهسته و بتانی انجام دادن، با رنج و تهیدستی عمر گذرانیدن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آمد و شد کردن، تعجیل، تکاپوی
لکه های متعدد ایجاد کردن، کاری را عمدا بتانی انجام دادن مماطله